پرینازی 11 ماهه شد...
دخترکم نازنینم مهربونم یازدهمین ماهگرد ورودت به دنیای ما مبارک.هورااااااااااا چند روزه تصمیم دارم برات بنویسم ولی عجیب سر منو گرم میکنی که حتی گاهی به کارای شخصی مثل حمام هم نمیرسم.هر چی بزرگتر میشِی وابسته تر میشی و نیازهاتو بیشتر نشون میدی.مشکل از ماست که گاهی نمیتونیم نیازهاتو براورده کنیم.مثل امروز بعد از ظهر که من و بابایی بعد از یه خرید خسته کننده برای خونه تازه ساعت 3 نهار خوردیم و انتظار داشتیم تو مثل همیشه این ساعت کمی بخوابی اصلا حاضر نشدی بخوابی و بابایی با سردرد رفت سرکار.ولی با همه اینا به بابا موقع رفتن میگفتم کاش کار تو رو بلد بودم گاهی من جای تو میرفتم مطب و یه نفسی می کشیدم...حالا که عصره گرفتی تخت خوابیدی و من...
نویسنده :
مامان پریناز
14:00